ناجوری به قلم مهدیه فیروزی
پارت دوم :
ریسک نکرد، منتظر لحظهای ماند که بعد از آن دیگر آوای کوبشهای قلب ترسیده و بیمار دخترک در گوشش نپیچد؛ اما درست ثانیههای انتهایی صدای سومی کنار صوت نسیم و تپشهای قلبی که انتظار پایانشان را میکشید در گوشش پیچید و باعث شد تمرکزش را برای شنیدن صدای قل ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما

لطفا صبر کنید...
فاطمه زهرا
0تنها چیزی که فهمیدم این بود که اینا یه نقشه ای داشتن برای یه کاری،و سراغ دختر اشتباهی اومدن،یعنی باید کار یکی دیگه رو میساختن ولی کار اینو ساختن...شایدم اشتباه میکنم..ولی خب من میگمم شیپ شیپپپپ